1) درباره رأس امور بودن مجلس آنجوری که مجلسی ها ادعا می کنند و اینکه رئيس جمهور بعد از رهبري بالاترين مقام كشور است.
2) درباره عده ای که فکر می کنند دولت پيمانكار و يا برده آنان است، معتقدند دولت بايد كار كند، آنها هم فرمان بدهند.
3) درباره مدیریت اقتصاد و مداخلات مجلس و اینکه دولت باید اقتصاد را مدیریت کند.
4) درباره برنامه پنجم و اینکه مجلس باید نظارت کند نه برنامه نویسی
5) درباره فريضه اتحاد قوا و تفکیک قوا
6) هيچگاه نگفتيم كه حرف ما بايد به كرسي بنشيند.
سلام
من بعد از تهاجم های گسترده به احمدی نژاد در رابطه با راس امور بودن مجلس آنهم در زمانی که احمدی نژاد در نیویورک بود، تمام مصاحبه ی با روزنامه ایران را خواندم. که بیشتر آن درباره موضوعات جهانی بود. ولی بعد از صحبتهای بعضی از نماینده ها که در رأس آنها اصلاح طلبان هستند بر آن شدم که همان قسمت ها را در این پست بگذارم.
در ضمن آن قسمتهایی که احمدی نژاد در مورد کیهان گفته را درست نمی دانم ولی باید در مجموع صحبتها را دید. یعنی اینکه تمام صحبتها را خواند.
قسمتهای آبی رنگ مهم هست.
مدیر وبلاگ
1) از طرف ديگر بعضيها فكر ميكنند كه دولت يك موجود بي اختيار است و دولت هيچكاره است. ايناشتباه است. بعضيها هم استقلال قوا را فقط براي قوه مقننه و قوه قضائيه ميخواهند. اتفاقاً قوه مجريه، قوه اول كشور است، بعضيها يك جمله حضرت امام(ره) را متعلق به زماني كه نظام ما پارلماني بوده برجسته ميكنند، آنزمان رئيسجمهور مسئول اداره كشور نبوده بلكه نخستوزير مسئول اداره كشور بوده كه از طريق مجلس انتخاب ميشده است. آن موقع مجلس بالاترين بود. اكنون در قانون اساسي قوه مجريه بار اصلي اداره كشور را بر دوش دارد و قواي ديگر بايد كمكش كنند. ضمن اينكه در قوه مجريه، جايگاهي است به نام رياست جمهوري. رئيس جمهوري علاوه بر اينكه رئيس جمهور هست، رئيس دولت هم هست. رئيس جمهور بعد از رهبري بالاترين مقام كشور است، رئيس جمهور مجري قانون اساسي هم هست، اين ديگر به استقلال قوا ربطي ندارد. مردم رأي مستقيم ميدهند، رئيسجمهور كه انتخاب ميشود، رئيس دولت است، رئيس قوه مجريه است، اين يك قوه مستقل است. علاوه بر اينها رئيسجمهور مجري قانون اساسي هم است، مسئول امور اداري، برنامه، بودجه و استخدامي كشور شخص رئيس جمهور است. يعني ساير قوا هم اگر بخواهند كار برنامه، بودجه، استخدامي و اداري داشته باشند مسئولش رئيسجمهور است. معناي اين موضوع، دخالت در قوا و نقض استقلال قوا نيست.
بقيه قوا نميتوانند بگويند چون ما قوه مستقلي هستيم براي خود سازمان و امور مستقل مينويسيم، خودشان امور را تعيين كنند يا استخدام كنند. اين مسائل بايد با هماهنگي رئيسجمهور باشد.
2) اين دولتي كه سه تا پنج برابر كار كرده دائماً به آن حمله ميشود، به آن كسي كه كار نكرده كاري ندارند. اين رفتار ممكن است سبب شود كه اين ذهنيت در بعضيها بهوجود بيايد كه من اگر كار نكنم مثل اينكه راحت ترم، كارنكنم فحش نميخورم، كار كنم فحش ميخورم، همانطور كه گفتم اين مسائل روي دولت اثر ندارد اما ممكن است براي يك عدهاي معيار شود. يك عدهاي هم انگار هيچ مسئوليتي در قبال مسائل كشور ندارند. فشار ميآورند، انگار دولت پيمانكار و يا برده آنان است، معتقدند دولت بايد كار كند، آنها هم فرمان بدهند، نه اينطور نيست، اولاً همه مسئول هستند، نميشود يك كسي بيايد مانع بيندازد بعدهم سؤال كند، شما هم مسئول هستيد، موانع را برداريد، دولت هم بايد بدود. اين نيست كه شما مانع بيندازيد بعد هم يقه دولت را بگيريد كه چيشد. گاهي اوقات راجع به مسائلي بحث ميكنند كه دولت نه اختيارش را داشته و نه امكانش را.
3) اگر هر بخشي از چند جا مديريت شود، راندمان كار پائينميآيد، ابزارها اگر در دست دولت باشد ميتوانيم به آن 8درصد دست پيدا كنيم منتهي توجه داشته باشيد همين سالهاي گذشته هم در بعضي از بخشها ما بيش از 8درصد رشد داشتيم،
ما مطمئن هستيم كه رشد بالاي 8درصد را در ايران ميتوانيم بهطور مستمر تجربه كنيم. شرطش اين است كه اجازه داده شود مديريت بتواند مديريت خود را اعمال كند.
اگر دولت نتواند اعتبارات يك پروژه را جابهجا كند يا تصميم بگيرد، چطور ميتواند كشور اداره كند. البته نگاهها هم بايد عوض شود، الآن هر كس كه يك فهمي از اقتصاد دارد ميخواهد همان را اعمال كند، بالاخره همه بايد بپذيرند دولتي كه منتخب مردم است، مديريت دست اوست و او بايد اقتصاد را مديريت كند، بايد برنامههاي او در كشور جاري شود. اگر اجازه بدهند اين مسائل شدني است بخصوص اين دولت كه دولت كار و تصميمات بزرگ است.
4) با اين سؤال گريزي به مسائل داخلي داشته باشيم. برنامه پنجم توسعه از بحثهاي روز كشور است، انتظار شما بهعنوان رئيس جمهور از نمايندگان براي بررسي برنامه چيست؟
من از نمايندگان محترم تشكر ميكنم، ما با نمايندگان يك مجموعه هستيم و جدا نيستيم، منتهي تقسيم كار شده است. تدوين برنامه و شاكله آن با دولت است و نمايندگان بايد آنرا ببينند، اگر جايي سؤال وجود دارد، بايد جواب بدهيم و اگر قسمتي ناقص است بايد تكميل كنيم و به مجلس ارسال كنيم. ما انتظار نداريم كه مجلس خودش از اول برنامه را بنويسد و در واقع لايحه را كنار بگذارد.
اين اشتباه و موازي كاري است، يعني يك كاري دولت طبق قانون انجام داده حالا دوباره در مجلس هم همين اتفاق بيفتد. ما انتظار داريم انسجام و هدفمندي برنامه باقي بماند. برنامهاي هم كه تقديم مجلس شده مسئله محور است كه براساس آن چند مسئله اساسي كشور را حل كردهايم.
برنامه جامع يعني اينكه منابع كشور پخش شود. تكاليفي كه در برنامه هست بايد با منابع واقعي كشور يك تعادل و تناسبي داشته باشد، مثلاً اگر 100 واحد منابع داريم 300 واحد تكليف نبايد بگذاريم، چرا كه اين مسئله اسباب دعوا و پخش شدن منابع كشور ميشود و اهداف برنامه محقق نخواهد شد، هر كس بايد وظيفه خود را انجام دهد. دولت بايد لايحه را تدوين كند، مجلس هم هر جايي كه سؤال دارد ما توضيح ميدهيم و هر جاي آن نقصي است ما تغيير ميدهيم اما اينكه كلاً دستخوش تغيير شود و از اساس دگرگون شود به نفع كشور نيست. دولت بدنه كارشناسي كشور است، مجلس هم ناظر كشور است، و همه با هم هستيم. ما تلاش كردهايم با اين نگاه جلو برويم. در امور كشور هم ما به حداقلهايي كه بشود با آنها كار را انجام داد قانع هستيم، اما بايد بهكار كارشناسي دولت اعتماد شود چرا كه دولت بايد بتواند كشور را اداره كند.
5) طبق دستور اكيد رهبر معظم انقلاب درباره فريضه اتحاد قوا، دولت چه تمهيداتي را براي تحقق فرمايشات معظملهانديشيده است؟
ما واقعاً حداكثر تعامل با قوا را داريم. هر چقدر عليه ما انتقاد شود ما سكوت ميكنيم،
ما فكر ميكنيم، سه قوه يكي هستند، تفكيك قوايي كه از غرب آمده در نظام اسلامي اصالت ندارد. حقيقت يك تقسيمكار است و خود كار يك موضوع بيشتر نيست، و آن ساختن ايران و خدمت به مردم و اجراي عدالت است. اين كار تقسيم شده و هر كس گوشهاي از كار را ميگيرد. شما وقتي ميخواهيد ساختمان بسازيد يكي بايد سيمان بياورد، يكي آجر بياورد، يكي بناييكند، يكي گچ كاري كند، همه ميخواهند اين ساختمان را بسازند، نميشود برخي يك طرف بايستند بگويند ما مستقل هستيم، همه در يك نظمي بايد با هم كار كنند تا اين ساختمان ساخته شود. همه اجزاي يك مجموعه هستند ولي بنا بر يك منطقي بايد تقسيم كار شود، حالا اين منطق سه قوه قابل بحث است. ميتوانست چهار قوه يا دو قوه يا پنج قوه بشود، اين اصلاً مهم نيست ميتوانست به نحو ديگري تقسيم كار صورت بگيرد. اما بالاخره تقسيم كار لازم است، تضاد و تظاهري وجود ندارد، همه يك مأموريت داريم، و البته بايد نيتها هم الهي باشد، براي خدا كار كنيم، الحمدلله رهبري عزيز هم هستند، نظارت و كمك ميكنند، واقعاً مشكلي در كشور نيست،
6) هيچگاه نگفتيم كه حرف ما هم بايد به كرسي بنشيند، بالاخره جلسه ميگذاريم و استدلال ميكنيم، قوانيني تصويب ميشوند كه ما از اساس آنها را قبول نداريم اما بايد آنها را اجرا كنيم، توضيح هم ميدهيم ولي قانون است، مسئوليتاش هم به عهده كسي است كه تصويب كرده، اما قانون را بايد اجرا كرد.
اصلی ترین حرف احمدی نژاد
دولت خودش را خادم همه ميداند،
وظيفه دولت اين است كه از نمايندگان مجلس، از قضات و از كليتنظام دفاع كند.
:: بازدید از این مطلب : 549
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13